یک برنامة عملیاتی منطقی برای یک سیستم تعمیراتی، مستلزم داشتن یک پایه و مبنای عقلایی، واقعبینانه و سنجشپذیر است؛ مبنایی که از سویی ریشه در تقاضای واقعی استفاده کنندگان از خدمات تعمیرات داشته باشد و از سوی دیگر، امکانپذیری اجرائی و کنترلپذیری اهداف را میسر سازد. این زیربنای عقلایی چیزی نیست جز برآورد تقاضا. در این مقاله سعی بر این است این ارتباط منطقی با جزئیات بیشتر و به صورت فنیتر مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.